تاج محل
تاجْ مَحَلّ، آرامگاه ارجمند بانو همسر محبوب شاهجهان، در شهر آگرۀ هندوستان و یکی از پرآوازهترین بناهای تاریخی.جهان. ارجمند بانو، ملقب به ممتاز محل مهین بانوی شاهجهان (سل 1037- 1068ق / 1628- 1658م) امپراتور مغول هند ایرانی تبار بود. نیایش میرزا غیاثالدین محمد در زمان امپراتوری اکبر به هندوستان مهاجرت کرد، در دربار مغول هند منصبدار و ملقب به اعتمادالدوله شد، دخترش نورجهان به همسری امپراتور جهانگیر درآمد و پسر ارشدش میرزا ابوالحسن ــ پدر ممتاز محل ــ پس از پدر به مقام سپهسالاری لشکر هند رسید. او ابتدا لقب اعتقادخان، و سپس آصفخان را از آن خود ساخت. ممتاز محل طی 19 سال زندگی با شاهجهان همسر گرامی او بود و حتى در سفرهای جنگی او را همراهی میکرد؛ سرانجام نیز در یکی از این سفرها در برهانپور به هنگام تولد چهاردهمین فرزندش درگذشت. به خواستِ شاهجهان بنای یادمانی بر مزارش برپا شد که هم از آغاز یکی از شگفتیهای معماری جهان به شمار آمد، بنایی که سرانجام آرامگاه خود شاهجهان نیز شد (کنبو، 1 / 45- 48؛ شاهنوازخان، 1 / 127-130، 151، 152؛ خوافیخان، 1 / 263-265، 281؛ حسن، 31-32؛ لطیف، 100-103؛ نیز نك : مغلبیگ، 35-41، 51-57).
نام امروزی آرامگاه ناشی از نام ممتاز محل است که به تاجمحـل تغییرشکل یافته، و بهاختصار غالباً تاج نیز نامیدهمیشود که رواج آن پیشینۀ چندان دوری ندارد. در گذشته از آن به نام روضۀمنوره یا روضۀ مطهره یاد کردهاند (لاهوری، 2 / 322؛ کنبو، 2 / 315؛ براون، «معماری ...»، 107؛ کخ، «معماری...»، 98).
شرح مفصل بنا و ضمایم آن، نام صنعتگران و هنرمندانی که در ساختمان و تزیین آن سهم داشتهاند، و نیز هزینۀ هنگفتی که در برپایی آن صرف شده، در متون همزمان، و نیز نسخههای خطی فارسی سدۀ 13ق / 19م ــ رونـویسی شده از نسخههـای کهنتر ــ ضبط شده است (کنبو، 2 / 315-320؛ لاهوری، 2 / 322-332؛ مغلبیگ، همانجا). همچنین تاورنیه و بِرْنیِر نخستین جهانگردانی که در نیمۀ سدۀ 11ق / 17م از تاج محل بازدید کردهاند، تحت تأثیر آن قرار گرفته، به توصیف آن پرداختهاند. برنیر آن را شگفت انگیزتر از اهرام مصر یافته، و تاورنیه بر آن بوده است که تمامی جهانیان باید شکوه آن را تحسین کنند (تاورنیه، I / 90-92؛ برنیر، 89-96؛ پال، 194).
از درگذشت شاهجهان تا اواخر سدۀ 12ق / 18م آگاهی اندکی دربارۀ تاج محل در دست است؛ در واقع تاج محل به عنوان نماد تمدن هند اساساً آفریدۀ شور و شوق غربیهاست (همانجا). گر چه در بیشترین بخش سدۀ 11ق / 17م جهانگردان مشتاق، بازرگانان و هیئتهای مذهبی اروپایی از هند بازدید میکردند، اما پس از تسلط بریتانیا بر هند (پیش از پایان سدۀ 12ق / 18م) بود که تاج محل دارای جذابیت اصلی برای تمامی بازدیدکنندگانِ هندوستان شد. تاج محل شهرتش را مرهون انبوه هنرمندان غربی است که در جست وجوی کامیابی و ثروت به هند سرازیر شدند؛ و هم اینان سبب انتشار سریع آوازۀ این بنا در میان اروپاییان گردیدند. این هنرمندان نه تنها از تاج محل نقاشیهایی تهیه کردند، که به وصف زیباییهای آن نیز پرداختند. تصویرها و باسمههای هنرمندان انگلیسی سبب تأثیر «ویژگیهای شرقیِ» این بنا بر سلیقۀ معماران انگلیسی شد و در معماری آن زمان انگلستان گسترش یافت (همو، 195, 199-200).
نمونههای بیشمار مطالعات انجام گرفته توسط هنرمندان اروپایی طی سدۀ 13ق / 19م که میتواند مجلدی بزرگ را شامل شود، غالباً نمایانندۀ قابل قبولی از دیدگاه زیبایی شناختی نبودند، اما اهمیت جای نگاری و باستانشناختی داشتند، زیرا غالباً وصفهای نسبتاً خوب و دقیقی از بنا به دست میدادند (همو، 206). پس از ابداع عکاسی در 1255ق / 1839م، دوربین به طور روزافزون به عنوان ثبتکنندۀ جاینگاری نقش نقاش را کمرنگ کرد. عکسهای آغازین ــ همانگونه که نقاشان در ربع پایـانـی سدۀ 18م بـه ثبت منـاظر تـاج محـل پرداختند ــ مناظر مختلفی را از آن ثبت کرده است (همو، 219).
مرمت بنا از 1225ق / 1810م آغاز شد و تداوم یافت. با تأسیس نهادهای باستانشناسیِ هند در سالهای آغازین سدۀ 20م، مرمتهای تاج محل روشمندتر ادامه یافت و در 1321ش / 1942م کمیسیون ویژهای برای تدوین توصیههای لازم در امر مرمت و نگاهداری آن شکل گرفت (لشکو، 86؛ کخ، «تاج محل»، 60).
تاج محل نمادی به کمال در فن و زیبایی شناختیِ معماری هندی ـ اسلامی، و نمایشی از حد نهایی معماری مغول، و ترکیبی متناسب از سنتهای ایران، آسیای مرکزی و هند است. بخشهای معمارانۀ آن عمدتاً کار مسلمانها ست، اما تزیین بنا اساساً کار صنعتگران هندو ست (براون، همان، 107؛ مارتین، 266؛ نات، «آگره»، 459). این سبک معماری که طی سلطنت شاهجهان به اوج رسید، تأثیر بسیاری در هنر معماری هند و دیگر نقاط جهان داشته است (لشکو، 84).
پیشتر در دورۀ امپراتوری اکبر، مهندسان معمارِ نامیِ سرزمینهای شرقی از دور و نزدیک جذب دربار مغول هند شده بودند؛ از اینرو، شاهجهان امکانات وسیعی در برپایی یادمان مورد نظرش در اختیار داشت. شورایی از بهترین معماران برای آماده کردن طرح بنا تشکیل شد، نقشههای متعدد ترسیم گردید و مورد بحث قرار گرفت. ظاهراً از طرحی که در نهایت پذیرفته شد، ماکتی چوبی که کاملترین ویژگیهای معمارانه و هماهنگترین تناسبات در آن رعایت شده بود، آماده گشت و اساس کار قرار گرفت (نات، «تاج محل...»، 143؛ هاول، 73-74؛ لال، 107). بر اساس سنت کهن تاتارها، برای احداث بنای آرامگاه، باید باغی مورد استفاده قرار میگرفت. محل مورد نظر متعلق به راجه مانسنگه بود که در ازای آن املاکی به وی داده شد (کنبو، 1 / 356-357؛ چغتایی، 88؛ هاول، 73). این باغ در جنوب آگره، در بلندترین نقطۀ ساحل راست رود یامونا (جمنا) درست در محل پیچش رود قرار داشت. گزینش این محل تصمیمی هنرمندانه بود؛ نه تنها مسافتی بیش از 1 کمـ طول ساحل از ارگ تا تاج محل را باغها و کوشکهای تحسینآمیز و زیبای نجیبزادگان پوشانده بود، که بنا از همه جا پیدا بود و جلوۀ خوشایندی داشت (براون، «یادمانها... »، 563؛ لال، 102؛ نات، همانجا؛ لهرمان، 2؛ لطیف، 100 ).
کامیابیِ سازندگان تاجمحل تنها به سبب جنبۀ زیبایی ـ شناختی و گیرایی آن نیست، بلکه در واقع بنا نمایشگر شکل رسمی اصول معمارانۀ دورهای است که در آن تمامی اندیشۀ بشر بر کارهای بزرگ معمارانه متمرکز بود (کخ، همان، 58؛ هاول، 72). بنای آرامگاه و الحاقات پیرامون آن مجموعۀ یکپارچهای است که بر پایۀ هندسۀ منطقی و دقیق، به شکل شبکههای هندسیِ مرتبط با هم، با به کارگیریِ روشِ شبکهای بر اساس گزِ شاهجهانی (80 تا 82 سانتیمتر) طراحی شده است. این نقشه مبتنی بر قرینهسازی منسجم با تأکید بر تقارنِ دو سویه در هر دو جانب محور مرکزی است که در آن طرحهای مرکزی یکپارچه شده، با رعایت سلسله مراتب از تغییر مصالح و رنگ تاجزئیترین بخش آمود، پر جلوه و نمادین، با موازنهای عالی شکل گرفته است (کخ، همانجا، نیز «معماری»، 99؛ اشر، 212).
مجموعۀ تاج محل در محوطهای مستطیل شکل (ح 5 / 1114 × 373 گز= 549 × 305متر؛ بیش از 42 هکتار) با محور شمالی جنوبی قرار دارد (همو، 210؛ کخ، همانجا؛ لشکو، 56؛ نیز نك : هاجسن، 58-61 54-55,). پیرامون 3 ضلع شرقی، غربی و جنوبی آن را دیواری با 4 برج 8 ضلعی در 4 گوشه، و 2 برج همانند آنها در میان دو ضلع شرقی و غربی محصور کرده است. بنا در انتهای ضلع شمالی مشرف به رود یامونا جای دارد (لاهوری، 2 / 323؛ براون، همانجا). مجموعه شامل آرامگاه و بناهای فرعیِ دو سوی آن، باغ، دروازۀ اصلی، و بناهای الحاقی است.
آرامگاه
بنای تاج محل با مصالح آجر و نمایی ــ از بیرون و درون ــ سراسر از سنگ مرمر ساخته شده، و بر شالودهای استوار است که تا حد رسیدن به آب، با سنگ و ساروج مستحکم گردیده، و تا برابر زمینهای پیرامون هموار شده است. کرسیِ مستطیل شکلی به ابعاد 83 / 295 × 2 / 111× 22 / 1 متر از آجر و آهک و نمایی از سنگ سرخ بر شالوده گسترده شده است که با بناهای دوسوی بنای اصلی پیوند دارد. در میان آن، کرسیِ مربع ـ شکلی به ابعاد 05 / 100× 05 / 100×79 / 5 با نمایی از سنگ مرمر سفید بالا آمده، و بنای روشن و درخشان تاج محل بر فراز کرسی دوم چون مرواریدی در زمینۀ لاجوردی آسمان قامت برکشیده است. هیچ پلکانی که به آن هدایت شود، به چشم نمیخورد؛ زیرا پلکان در پیشآمدگیِ پدید آمده در ضلع جنوبیِ کرسی پنهان شده، و از اینرو، حالت متانت بنا با ویژگی آراستهاش فزونی یافته است (کنبو، 2 / 316؛ لاهوری، همانجا؛ چغتایی، 89-90؛ براون، نیز نات، همانجاها).
آرامگاه نقشهای مربع شکل با گوشههای پـخ، یـا 8 گـوشۀ نامنظم ــ کـه در متونِ هـم ـ زمـان «مثمـن بغـدادی» نامیـده شـده اسـت ــ دارد. طـول هر ضلع اصلی آن 57 متر است و در مرکز هر یک از این اضلاع یک پیشطاق (ایوان) بلند با طاق ضربی، قابشده در کتیبه قرار دارد. درهای ورودی درونِ این پیشطاقها ست و آنها را نیز با کتیبههایی آراستهاند. ورودیِ اصلی در پیشطاق جنوبی تعبیه شده است. شاهنشینهای عمیق در دو سوی آنها، و شاهنشینهای دو طبقه در زوایای پخ ساخته شده است. بیشترین نمایش زیبایی کل بنا در گرو سایههای قوی درون این فضاهای عمیـق است. هر بخش از نمـا بـا ستون نماهـای بـاریک ــ که تا رخبام برآمده، و سپس منارچـهها را شکـل داده، و با غنچـههای لوتـوس کـامل گشته ــ تزیین شده است (نات، «آگره»، 459-460؛ کخ، «تاج محل»،58).
اوج شکوه بنا گنبدِ سترگ امرودی شکل آن است که ارتفاع چشمگیر آن عمدتاً ناشی از گریو بلند آن (بلندی از پایه تا رأس: ح 44 متر) است. انحنای بدنۀ آن به روشی دقیق محاسبه شده است، به گونهای که تا رسیدن به تارک کمکم کاهش مییابد. 4 چتری در پیرامون گنبد از تأکید عمودی آن کاسته است (چتری گونهای کلاه فرنگی است که بر پایهها استوار، و از چهار سو باز است). مجموع بلندی آرامگاه 22 / 74 متر است (براون، همانجا؛ اشر، 213؛ لشکو، 63؛ نات، همان، 460). از هر گوشۀ کرسیِ دوم منارهای از مرمر سفید رنگ با بلندی 2 / 40 و قطر 51 / 19 متر در پایه ــ که به تدریج کاهش مییابد ــ برآمده است. این منارهها رفیعتر از چتریهای پیرامون گنبد، و کوتاهتر از گنبد مرکزی است. منارهها با پیشآمدگیهایی که بر پشتیبانهای قلاب مانند (زینه) استوارند، به 3 بخش تقسیم شدهاند و بر تارک آنها یک چتری نشسته است. این 4 مناره زیبایی بنا را بیشتر کرده، و آن را چون گوهری دربرگرفتهاند. استفاده از آنها یادآور معماری آرامگاهیِ دورههای آغازین تیموری ــ مانند گـور امیر ــ در سمرقند است (کنبو، 2 / 317؛ اشر، لشکو، نات، همانجاها).
فضـای درون آرامگاه از نقشۀ 9 بخشی پیروی میکند، اتاق 8 ضلعی مرکزی به قطر 68 / 17 متر و بلندی 38 / 24 متر است، در هر زاویه اتاقهای 8 گوشۀ کوچک در دو طبقه، جایگاه قاریان قرآن و نوازندگانی که آهنگهای ملایم هندی و ایرانی را مینواختند (نات، «تاج محل»، 84)، با ایوانهای بزرگ بین هر دو اتاق ساخته شده است. در هر طبقه اتاقهای فرعی با غلام ـ گردشها به هم راه مییابند. این اتاقها در هر دو طبقه دارای نورگیرهای مشبک ظریفاند که اکنون با قابهای شیشهای نورملایمی را به تناوب در فضای داخل منتشر میکنند. گنبد بلند داخلی که در واقع بسیار کوتاهتر از گنبد خارجی است، به تدریج در نورِ کاهش یافته محو میشود.
مزار نمادین ممتاز محل در میان اتاق مرکزی قرار دارد و مزار نمادین همسرش شاهجهان در سمت راست او تنها عامل نامتقارن در مجموعه به شمار میآید. این نبودِ تقارن امکان آن را مطرح میسازد که خاکسپاری شاهجهان در آنجا پیشبینی نشده بوده باشد. محجری 8 ضلعی از مرمر سفید به بلندی بیش از دو متر با تزیین مشبککاری بسیار نفیس مزارها را احاطه کرده است که در 1053ق / 1643م به دستور شاهجهان جایگزین محجر زرینِ آغازین شد. مزارهای واقعی در سردابی دقیقاً زیراتاق مرکزی قرار دارند. غنیترین و هنرمندانهترین تزیینات در اتاق مرکزی آرامگاه یافت میشود که اوج نماد جاودانگی است (لاهوری، 2 / 326؛ هاول، 83-84؛ کخ، «تاج محل»، 59؛ لشکو، 66-67).
در غربِ بنا بر کرسیِ سرخ، در جهت طول محور محوطه، و روبهروی بنای اصلی مسجدی از ماسه سنگ سرخ با 3 ایوان و 3 گنبد با پوششی از سنگ مرمر سفید ساخته شده که گنبد میانی آن بزرگتر از دو گنبد دیگر است. بنای دیگری به قرینۀ مسجـد در شرق تاج محل ــ بدون ویژگیهای مسجـد ــ برپاست که مهمانخانه خوانده میشود. فضای داخل هر دو بنا با نقاشی دیواری و گچبری آراسته شده است. با اینکه این دو بنا برای کاربریهای مختلفی برپا شدهاند، اما دارای تقارن و هماهنگی با آرامگاه هستند، و با یک کرسی مشترک به هم پیوستهاند؛ اما بنای اصلی با مصالح متفاوت و بلندی بیشتر و عناصر دیگر نمود ویژۀ خود را دارد (لاهوری، 2 / 326-327؛ نیز نك : لشکو، 59؛ هاول، 84).
باغ
فرش سبزی که از پای کرسی تاج محل تا دروازۀ اصلی در جنوب گسترده شده، در اساس یک باغ ایرانی است، و از الگوی «چهار باغ» پیروی میکند. دو آبنمای مرمرین پهن متقاطع با ردیفی از فوارهها و گذرگاههای سنگفرش در دو سوی آنها باغ را به 4 بخش، و هر بخش را به 4 واحد تقسیم کرده است. در نیمۀ راه آرامگاه و دروازه حوض مرمری به شکل گل لوتوس با حاشیۀ کنگرهای 3 بخشی قرار گرفته که بازتاب بنا در آن دیده میشود. ردیف درختان سرو که آن نیز به خطوط معماری کمک میکند، یادآور نظم گذشتۀ آن است. در سدۀ 11ق / 17م به جای چمنهای کنونی، انبوهی از گلهای رنگارنگ و انواع درختان پرگل و میوه با بلندایی معتدل کاشته شده بوده، و به نظر میرسد که باغ رنگارنگتر بوده است. گیاهان با نظم امروزی در پایان سدۀ 13ق / 19م در دورهای که لرد کرزن مرمت مجموعه را انجام میداد، کاشته شدهاند. آب باغ از رودخانه بالا آورده شده است و از طریق مخزنهای آب و تنبوشههای زیرزمینی در آب نماها جاری میشود (لشکو،56, 58- 59؛ هاول، 80؛ «دانشگاه... »، «باغچه»).
دروازۀ اصلی
این دروازه که در جبهۀ جنوبی مجموعه قرار دارد، از ماسهسنگ سرخ ساخته شده، و شامل طاق ضربی رفیع، با دوبال دوطبقه در دو سوی آن است. ردیف 11 چوکهند با قبههای مرمر سفید بر فراز ایوان مرکزی در دو جبهۀ شمال و جنوب آن خودنمایی میکند (لاهوری، 2 / 319) (چوکهند گونهای چتری است که از آن برای جلوۀ فراز بنا استفاده میشود).
در جنوب دروازه جلوخانهای است که در پیرامون آن حجرهها و دو خواصپوره (محل اقامت خدمتگزاران) جای دارد. کاروانسراها و حجرههای ایواندار، و نیز بازار چهارسویی در این محوطه ساخته شده است (چغتایی، 98؛ لاهوری، 2 / 328- 329؛ نیز نك : کخ، «تاج محل»، تصویر 2).
شاهجهان 30 روستای مجاور را برای نگاهداری و مرمت مجموعه وقف آن کرده بود و بخشی از این ناحیه به ممتازآباد یا تاج گنج مشهور شده است (لاهوری، 2 / 329-330؛ لشکو، 58؛ اشر، 210).
ویژگیها
یکی از حقایق بسیار چشمگیر مربوط به برنامۀ معمارانۀ تاج محل میزان اندیشهای است که پیش از آنکه ساختمان آغاز شود، در طراحی و پیشبینی نیازهای آن به کار گرفتهاند. ویژگی هنری ساختمان آن است که امکان هیچگونه اصلاح، یا اندیشههای تکمیلکننده در آن دیده نمیشود. تاج محل نه تنها نمایشگر اوج معماری مغول است، بلکه نقطۀ کمال معماریِ آرامگاهی است که با بنای آرامگاه همایون آغاز شد (براون، «یادمانها»، 107-108). آرامگاه عبدالرحیم خان خانان و جهانگیر نیز الگوهای تاج محل بوده است؛ با این تفاوت که در تاج محل بنای آرامگاه از یک کلاه فرنگی کوچک مرکزی به بنای 8 ضلعی صفوی تبدیل شده است. با بررسیِ دقیق عناصر اصلی این بنا ــ که ویژگی خود را به تمامی مجموعه داده است ــ مشخص میشود که نقشۀ آن دارای پیچیدگی نیست، بلکه ترکیبی است از شکلهای ساده که تناسبات آنها نیز به سادگیِ شکل آنها ست؛ برای نمونه سراسر پهنا با بلندی برابر است و بلندیِ نما در مرکز بنا همسان بلندی گنبد است. اندازهگیریهای دیگر نیز نتایج منطقی در ارتباط با یکدیگر را به دست میدهد (نات، «آگره»، 460؛ براون، همان، 108-109؛ اشر، 212-213). در حالیکه بنای تاج محل در مجموع همانندی با دیگر بناها ندارد، فضای داخل آن مانند آرامگاههای کهنتر است. به کار بردن طرحی که با نام «هشت بهشت» شناخته شده ــ و در آن 8 اتاق یک اتاقِ مرکزی بزرگتر را احاطه میکند و نقشهای 9 بخشی به وجود میآورد ــ از بناهای دورۀ تیموری در ایران و آسیای مرکزی سرچشمه گرفته، و استفاده از آن در تاج محل به یقین دو منظوره بوده است: 1. ادامه دادن به نمادگرایی مینوی؛ 2. تأکید بر خویشاوندی سلسلۀ مغولها با تیمور نیای مشهورشان که شاهجهان به ویژه بر این پیوند تأکید داشت (لشکو، 66).
بیتردید طراحان این آرامگاه نه تنها در ریاضیات، مهندسی و ستارهشناسی، بلکه در ادبیات و البته در علوم دینی دانشآموختگانی نخبه بودند و از اینرو، آمادگی و توان آن را داشتند که تمامی نشانههای آرامگاه را به گونهای که نمایشگر تصویر بهشت روی زمین باشد، نمایش دهند (اشر، 215). حتى باید گفت که تاج محل تجریدیتر از اندیشه، و نماد سپاس هند اصیل به وقار زن هندی است (هاول، 77).
در متون همزمان از هنرمندان بیشماری که در تاج محل کار کردهاند، نام برده شده است. مکرمت خان و میرعبدالکریم که ناظران کار بودند، و امانت خان شیرازی (خوشنویس) به طور اخص معرفیشدهاند، اما به هویت مهندس معمار اشارهای نشده است. طی سالها افراد مختلفی به عنوان سازندۀ بنا معرفی شدهاند، اما تا کنون این شخصیت به یقین شناخته نشده است.
هر چند در یک نسخۀ خطی حاوی اشعار «لطفالله»، وی در ابیاتی پدرش، استاد احمد لاهوری را مهندس معمار تاج محل معرفی میکند و نسخههای خطی متعلق به دیگر پسران لاهوری پیوند این خانواده را با دربار مغول آشکار می سازد و در واقع یکی از پسران او، عطاءالله که احتمالاً با پدرش همکاری داشته است، معمار آرامگاه همسر اورنگ زیب بوده که آن بنا از تاج محل الگوبرداری شده است؛ اما هنوز نام سازندۀ تاجمحل در ابهام باقی میماند (لاهوری، 2 / 320؛ چغتایی، 171؛ اشر، 212؛ نیز نك : لشکو، 70, 73).
اکنون مجموعۀ تاج محل در شمار بناهای تاریخی میراث جهانی به ثبت رسیده است و نیز متأسفانه نام آن در فهرست 1996م، در زمرۀ 100 محوطۀ تاریخی در خطر جهان به چشم میخورد (کخ، «تاج محل»، 60).
مآخذ
چغتایی، محمدعبدالله، تاج محل (آگره)، لاهور، 1963م؛ حسن بن لطافت، «تاریخ تاج محل، دهلی، 1318ق»، «تاج محل...» (نك : مل ، نات)؛ خوافی خان، محمدهاشم، منتخب اللباب، به کوشش کبیرالدین احمد و غلام قادر، کلکته، 1868م؛ شاهنوازخان، مآثر الامرا، به کوشش عبدالرحیم، کلکته، 1888م؛ کنبو، محمد صالح، عمل صالح (شاهجهاننامه)، به کوشش غلام یزدانی و وحید قریشی، لاهور، 1967م؛ لاهوری، عبدالحمید، بادشاهنامه، به کوشش کبیرالدین احمد و عبدالرحیم، کلکته، 1868م؛ لهرمان، ج.، «سه باغ تاریخی هند»، آیینۀ هند، 1384ش / 2005م، شم 7؛ مغل بیگ، «تاریخ تاج محل، دهلی، 1878م»، «تاج محل...» (نك : مل ، نات)؛ نیز:
ANU, rubens. anu. edu. au / student. projects / tajmahal / water- garden.html; Asher, C.B., The New Cambridge History of India, Cambridge , 1992, vol. I (4); Bernier, F., Voyages, Amsterdam, 1724; Brown, P., Indian Architecture, Islamic Period, Bombay, 1956; id, «Monuments of the Mughul Period», The Cambridge History of India, Cambridge, 1937, vol. IV; Havell, E. B., A Handbook to Agra and the Taj, London, 1912; Hodgson, J. A., «Memoir on the Length of the Illahee Guz. or Imperial Land Measure of Hindustan», JRAS, 1843, vol. VII; Koch, E., Mughal Architecture, Munich, 1991; id, «Tāj Maḥall», EI2, vol. X; Lall, J., Taj Mahal and the Glory of Mughal Agra, New Delhi, 1991; Latif, M., Agra, Historical and Descriptive, Calcutta, 1896; Leoshko, J., «Mausoleum for an Empress», Romance of the Taj Mahal, New Delhi , 1989; Martin, G., «Indian Subcontinent», Architecture of the Islamic World , London , 1987 ; Nath , R . ,«Agra», The Dictionary of Art , New York, 1998, vol. I; id, The Tajmahal and its Incarnation, Jaipour, 1985; Pal, P., «Romance of the Taj Mahal», Romance of the Taj Mahal, New Delhi, 1989; Tavernier, J. B., Travels, in India, tr. V. Ball et al., London, 1925 .
فاطمه کریمی